دلنوشته های اوج گرافیک

هر ان چیزی که در ذهنم میگذرد یا به آن علاقه دارم

دلنوشته های اوج گرافیک

هر ان چیزی که در ذهنم میگذرد یا به آن علاقه دارم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

۰۹
آذر

 

گوزن می شوم
در بیشه زاری که به نام تو نامیده اند
بر چمنی خیس
زیر آسمانی که بارانش بند نمی آید
تو تنهایی و همه درختان را سر بریده اند
می دوی و باد می وزد
من گوزن سرخی هستم
با شاخ هایی بلند و درهم فرو رفته
خسته ام کز می کنم در گوشه ای
و چشم می دوزم
که چگونه
که چه عجیب
گیسوان بافته ات را در باد و باران رها می کنی
دکمه های پیراهنت آواز می خوانند
پا برهنه می رقصی و کفش هایت سال هاست گم شده اند
سنجاقک گردن بندت جان می گیرد و پر می کشد
و دامن نازکت کومه ی آتش گرفته ی کولیان قفقازی ست
می گویی سایه ی هیچ درختی مجابت نمی کند به ماندن
پس تمامی توکاها و صنوبرها را در سرزمین شادی جا گذاشته ای


شاعر امیرحسین تیکنی

  • arman mohammadi